اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

این وبلاگ ابتدا برای درس کاربرد کامپیوتر در مدیریت فعال شد زیرا وبلاگ ده نمره داشت
ولی دیدم فرصت خوبی هست نکته های جالبی که در زندگیم دیدم را بنویسم.
احتمالا به موضوع خاصی پرداخته نشود و هر آنچه به دل آید می نویسم زیاد هم انگیزه ای در گسترش وبلاگ ندارم چون بیشتر حرف دل هست و حرف دل هم برای اهلشه نه برای همه.
اسم وبلاگ هم هست اواب به معنی کسی که زیاد رجوع می کند و باز می گردد برای امثال منه که چند وقتی غافل میشیم و سرگرم دنیا و حواسمون به خودمون نیست، بعد یک محرمی رمضونی چیزی می شود امام حسین دوباره گوشمونو می گیرد و برمون می گرداند«خدایا امام حسین را تا آخر از من یکی نگیر که...» 313 هم که آرزومه؛می خندی؟ خوب چیه؟ آرزو بر جوانان عیب نیست!!!!!
راستی احتمال غلط املایی و بی دقتی هم زیاد داره«اگرم تذکر بدین ممنون می شوم» از اول دبستان املام ضعیف بود شمام به بزرگی خودت ببخش و جان مطلب را بگیر.
این عکس هم برای حرم حضرت رضا می باشد انشاالله خدا قسمت کند بریم زیارت با معرفت.
یا علی

۸ مطلب با موضوع «نکته جالب در زندگی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب جلد جدید شماره بعدی حیات را برام فرستادن تا دیدم کلی حال کردم در مورد سینما انقلابی بود طراح میخواست بر روی جلد بگوید که فیلم های دفاع مقدس مثل «چ» و «شیار» سینما را از غرق شدن ابتذال و فساد نجات دادند من کلی ذوق کرده بودم خانمم تا این تصویر را دیدند گفت: «شما چرا دوست دارین همه چیز را پیوند بدین به جبهه و شهدا» رفتم تو فکر می خواستم جواب دقیقی بدم،ایشان ادامه داد: «آره خوب شما بسیجی هستید دیگر»... بعد من جواب اولیه و ساده ای دادم گفتم: هرکی با ی چیزی حال می کنه یکی با فوتبال مام با شهدا ایشالام که در آخر با همونا محشور بشیم. رفتم مسجد، هنوز سوال خانمم در ذهنم بود. واقعا چرا؟

به نظرم جامع ترین الگویی که در عصر اخیر افراد با روحیه تماما خدایی و جهادی وارد میدان شده بودند همین دوران دفاع مقدس بوده است زندگی جهادی یک سبک است و تنها راه ما برای ادامه مسیر تعالی ارزش های انسانی می باشد که به جد الگوی جامعی می باشد که نشر آن می تواند روشن کننده راه رهپویان حق باشد اگر در هر  کاری با روحیه جهادی وارد شویم قطعا راه درست را می رویم شاید.

خدایا مارم در زمره مجاهدین قرار ده تا هدایت شویم...

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

معمولا وقتی صحیفه امام خمینی را مطالعه می کردم به کلمه ای بر می خوردم که یکی از پایه های نهضت امام خمینی را شکل داده بود، در صحیفه این مطلب به وضوح خودنمایی می کند که تنها قدرتی که امام جریان انقلاب را با آن جلو می برد قدرت الاهی به وسیله مردم پابرهنه بوده است این هم واضح است که منظور امام از پابرهنگان مردمی نیست که حتما پا برهنه باشند بلکه منظور امام انسان های است که تعلق به دنیا نداشته باشند که امام این قشر مردم را صاحبان اصلی انقلاب می داند و اصلی ترین وظیفه حکومت اسلامی را خدمت رسانی و تعالی این قشر می داند؛ اما یک سوال در ذهن من موجود بود که در حال حاضر این توده عظیم مردم که پیش برنده انقلاب در زمانی بوده اند کجایند؟ در حال حاضر وقتی به روستا ها و مناطق محروم سفر می کنیم به طور قالب جز افراد مسن و میان سال اثری از پابرهنگان به مفهم که امام بیان کرده است دیده نمی شود، معمولا وقتی با جوانان نقاط دور افتاده هم صجب می شوی کمتر آن صلابت و روحیه بزرگواری به چشم می خورد، واقعیت نمیدانم قضاوتم درست است یا خیر انشاالله که درست نباشد ولی مشاهداتم این را می گوید و به  طور کامل دلیلی این تفاوت نگاه 180 درجه ای را نمیدانم در حال حاضر جوانان نقاط  محروم  بیشتر چون گدایانی منتظرند تا کمکی از ناحیه دولت به آنان برسد و این را حق خود می دانند و با افتخار طلب می کنند اما روحیه حرکت و استقامت کمتر در آنان دیده می شود شاید یک دلیل آن ماهواره باشد که نمود آن در نوع پوشش جوانان دور افتاده ترین روستا های کشور مشهود است یا شاید دلیل آن کمک های بی هدف و خالی از تربیت دولت ها به این افراد و ترغیب آنان به زندگی انگلی باشد در این میان قطعا نظام آموزش خالی از پرورش و صدا و سیما هم بی تقصیر نیستند...

به طور کلی به نظر بنده یکی از خطرات اصلی که در حال حاظر نظام الاهی جموری اسلامی ایران را تهدید می کند همین فرایدن است که قشر پابرهنه به معنی دل کنده از دنیا کاهش یافته و این قشر تبدیل به جوانان لوس با انتظارات زیاد و تحت کنترل رسانه های غربی شده اند که نمود آن در دانشگاه های کشور به ظهور رسیده است.

این تغییر طبقه اجتماعی خواه یا نا خواه به علت مدرنیته باید اتفاق می افتاد ولی ضعف ما در این بود که از تربیت روحی این قشر غافل شدیم و بیشتر مشغول رشد توان معیشتی آنان بودیم، یعنی در این برهه زمان طبقه محروم تبدیل به طبقه «بورژواز» شده است و این تغییر طبقه بسری برای پذیرش یک سبک زندگی جدید می باشد، ما از این نکته غافل بودیم و با کم کاری درآموزش و پرورش این قشربستری را برای جذب آنان به تمدن غرب بوجود آوردیم یعنی این افراد باید تحصیل می کردند و پروش می یافتند و سبک زندگی جدیدی را متناسب با طبقه جدید اجتماعی خود انتخاب می کردند ما نتوانستیم به طور کامل اسلام را متناسب با این قشر جدید حق مدار به جای تکلیف مدار تروج دهیم و در آغوش غرب قش کردند البته این گزاره به طور صد درصدی هم صادق نیست یعنی جوانانی تحصیل کرده و معتقد زیادی به صورت کیفی بوجود آمده است ولی قطعا هم کیفا و هم کما این مطلوب نظام اسلامی ما نمی باشد.

قطعا اگر در حال حاضر نظام اسلامی نبود جز اندکی در تمام دانشگاه ها ما نماز نمی خواندند مثل زمان شاه که این گونه بوده است، وقتی خاطرات محصلین مذهبی را می خوانیم این وضع به وضوح دیده می شود که کل نماز خانه دانشگاه تهران چهار یا پنج نفر بیشتر نماز خوان نداشته است یا در یک پادگان جز دو نفر کسی روزه نمی گرفته است یا...

خدا روح خمینی کبیر را قرین رحمت کند که اکثر ما در صورتی که جهاد های آن عزیز مخلص نبود الان غرق گناه و غفلت بودیم...

خدا یا ما را در زمره نا شکرین نسبت به زحمات امام و خون شهدا قرار نده که انسان های پست چنین جایگاهی را دارند....

یا علی

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الریحیم

امروز خانه بودم کتاب نیمه پنهان ماه را خواندم زندگی شهید آبشناسان به روایت همسرش گیتی زنده نام بیان شده بود راستش اولش زیاد به دلم نچسبید چون بنده خدا کمی با اون چیزی که من به عنوان یک آدم خوب و شهید انتظار داشتم فرق می کرد ادامه دادم تا مجذوب کتاب شدم تا با گریه به پایان کتاب رسیدم، البته کتاب قطوری نبود، عشقی که این زن و شوهر به هم داشتند برام خیلی جالب و ستودنی بود و راهی که هر دویشان به سمت نجات پیموده بودند قشنگ بود.

همیشه فکر می کردم آدم باید یک کارهای خیلی بزگی بکنه تا الاهی بشه و رشد کنه ولی فهمیدم که نکات خیلی کوچکی اطراف ما است که به چشم نمی آید و آنقدر کوچک می باشد که اصلا آدم کسر شانش می دونه که به آنها توجه کنه ولی اصلاح این نکات کوچک در طول زندگی باعث می شود انسان خودش را به طور کلی اصلاح کند و در امتحانات بزرگ زندگی با اراده ای قوی کم نیاورد شاید به همینن دلیل آدم چندین و چند سال عمر می کند زندگی که لحظه نیست.

از طرفی هم اگر هدف دنیا را امتحان بدانیم امتحانات الاهی ناظر به رسیدن به غایت نمی باشد بلکه ناظر به مشقت فرد می باشند بعضی وقتها استقامت در این نکات کوچک مشقتش بیشتر از انجام یک کار کوتاه مدت ولی بزرگی می باشد.

این بنده خدا کار خاصی در زندگی اش نکرده بود فقط همت بزدگی در انجام کار های عادی زندگی داشته که ازش یک مرد مجاهد با اون ربته و مقام ساخت که تبدیل به یک سردار بزرگ اسلام شد.

روحش شاد و خوشا به حالش که آقایش حسین بن علی است...

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

استقبال از ریس جمهور

شنبه صبح خواب بودم طبق روال معمول تلفنم از هشت صبح شروع به زنگ خوردن کرد ولی حال پاسخگویی نداشتم تا این که مرتضی تماس گرفت نمیتوانستم جواب ندم

سلام

سلام

خوبی؟

ممنون

خوابی؟

الان دیگه نه

بههههه. چه خوابیدی؟ که داریم میریم فرود گاه استقبال ریس جمهور

کی؟

ساعت 11 مگه سجاد نگفته بود بهت

نه

....

خیلی دوست داشتم اعتراض خودم را یک جوری به گوش ریس جمهور برسانم، راستش ته دلم خیلی از این کارش ناراحت شده بودم

سریع از رخت خواب کندم حتی بدون این که به مامان چیزی بگم و یا صبحانه بخورم سوار ماشین شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم تو راه داشتم با خودم فکر می کردم که اگر فضایی پیش آمد، سوال های خودم را از شیخ اعتدال بپرسم سه سوال اصلی به ذهنم رسید و داشتم در ماشین لحن پرسیدن خودم را بلند بلند تمرین می کردم...

آقای ریس جمهور ما سی سال استقامت کامل در برابر آمریکا داشتیم و همه سران مملکتی مذاکره با آمریکا را مقید به این دانسته بودند که آمریکا روال اصلی خود را تغییر دهد آیا شما تغییر روالی در دولت آمریکا دیده بودید که بستری برای مذاکره را آماده کردید؟

مگر اعتقاد شما به تبعیت از امام خمینی بر این نبود که آمریکا شیطان بزرگ است و با شیطان مذاکره نمی کنیم پس چه شد؟ آمریکا ماهیت خود را عوض کرده است؟ حال مذاکره شما در این زمان این مفهوم را ندارد که ما سی سال به اشتباه مرگ بر آمریکا گفتیم حال در صدد اصلاح خود آمده ایم؟

آیا آمریکا از نظر ماهیت وجودی با ما دشمن نیست و گفتگوی با دشمن تامین کنننده منافع ما می باشد؟

البته در حال حاضر که این یادداشت را می نویسم سوال های جدی تری دارم که دوست دارم کسی پاسخ آنها را بدهد

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

 

کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ

 

خیلی وقت ها که صادقانه به حساب کتاب دنیایی خود در مورد حکومت اسلامی و عاقبت آن با توجه به عملکرد و وضعیت خودمان می پردازم آینده روشنی را برای این جریان متصور نیستم، در صورتی که هر وقت آقا در باره آینده حکومت اسلامی سخن می گوید بسیار روشن حرف می زند اول احساس می کردم ایشان سیاسی کاری حرف می زنند بعد که عمیق شدم و با این چنین آیه ها و تارخ مردان مومن رو برو شدم پی بردم که بازی گردان اصلی کس دیگری است و این تصورات من ناشی از ایمان ضعیفم می باشد. البته یک نکته تربیتی هم دارد که ذهن ما تحت تربیت نظام الگو گرفته از فرهنگ غربی کاملا مادی فکر می کند.

برداشت من از آیه فوق این است که جمعیت کم یا نیروی کم شما ملاکی برای پیروزی دشمن نمی باشد، آن چیزی که شما را پیروز می کند میزان صبر شما در راه حق و تحمل سختی ها است خدا در هستی نظام اسباب و مسبب های دارد که عده ای از آنها برای ما مشهود و قابله اندازه گیری است ولی نظام های اسباب و مسببی هم دارد که ما آنها را نمی بینیم و در محاسبات خود محسوب نمی کنیم و در واقعیت امر وجود دارد کافی است ما ایمان خود را افزایش دهیم.

ما پیروزیم اگر در راه خدا پایدار باشیم...

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بعضی وقتها نظام اسلامی از یکسری موضوعات مهم و حساس غافل می شویم که تاثیر گزاری زیادی در نظر مردم دارد

به نظرم مهم ترینش همین قوه قضاییه است که اصلاح ساختاری آن کار زیادی ندارد ولی تاثیر گزاری آن بسیار زیاد است، می ارزد در یک سال در کشور سد نسازند و به جایش خرج قوه قضاییه کنند. یکی از دلایل اصلی که برای برپایی نظام اسلامی بیان می شود همین بحث قضاوت اسلامی است و انتظار مردم از قوه قضاییه جور دیگری است یعنی تخلف ، بی عدالتی و... تاثیر زیادی در دین زدگی مردم دارد، من این چند وقت اخیر دو پرونده را به صورت هم زمان در قوه قضاییه در دو شهر مختلف دنبال می کردم واقعا وضعیت اسف باری دارد هرکی وارد مجموعه های قضایی می شود دارد فحش می دهد به نظرم بین دستگاه های دولتی بدترین وضع را دارد در صورتی که اصلاح آن کار زیاد سختی نیست و به راحتی قابل انجام است. اصلاحاتی که من در نظر دارم بیشتر ساختاری است یعنی مثل مجازی کردن پرونده ها، افزایش تعداد شعب قضایی، برخورد درست و اسلامی کارمندان و قضات و... که شاید در بلند مدت هم کاهش هزینه داشته باشد.

این اصلاح تاثیرات زیادی در قسمت های مختلف کشور دارد مثلا یکی از زیربنا های اصلی اقتصاد کشور درست می شود که مردم انگیزه کار اقتصادی را پیدا می کنند چون احساس می کنند که کسی هست حقشان را بگیرد اگر در معامله دچار مشکل شدند و هم حق و عدالت که ریشه بسیاری از اختلافات است گسترش پیدا می کند جریان گردش مال حرام در بین پول مردم کاهش پیدا می کند و...

به نظر من اصلاح این وضعیت در حال حاضر باید اولویت یک کشور باشد حیف که دوستان قوه قضاییه اهتمامی به انجام این کار ندارند.

اگه به من بود آقای قالی باف را به عنوان معاون اجرایی قوه قضاییه منصوب می کردم...

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

خدارو شکر دیروز امتحانای ترم دهم هم تموم شد و یک قدم جلو تر رفتم در واقع یک قدم به آخر نزدیکتر شدم...

ایام امتحانا زمان جالبیه آدم مجبوره یک بازه تقریبا دو هفته ای بنشیند پای درس و کتاب برا من که از اول کودک گریز پای بودم کار نسبتا سختیه...

دقیقا نمیدونم که این مسولین دانشگاه کی میخان بفهمند که این سیستم آموزشی سی سال پیش جواب میداده و الان اصلا به درد نمیخوره، در حال خاضر دانشجو با فرقون فرق زیادی نمیکنه که شب امتحان پر میکنه صبح می ریزه رو برگه دو باره خودش برا فردا آماده می کنه و...

وضع کلاسامونم که نگو خیلیاش واقعا وقت سوزی بیش نیست.

امشب داشتم فیلم حسن باقری رو میدیدم 4 قسمت پشت سر هم رو نگاه کردم، فهمیدم که از جنگ هیچی نمیدونم احساس می کنم یکی از کار های اصلی که انقلاب نیاز داره این جور کار هاست خدا خیرشون بده واقعا کار ارزشمندی کردن.

نکته ای که بیشتر ذهنم درگیر کرد این بود که حسن باقری اون موقع فهمید که در جنگ از چه چیزی داریم ضربه می خوریم، رفت اطلاعات و عملیات سپاه رو راه انداخت و نیرو هارو هدایت کرد الان آن موضع کیلیدی چیه؟ باید دنبال چی بریم؟

واقعیتش انتخابات برام پیام های زیادی داشت یکیش این بود که حرفای ما زیادم از جانب مردم خریدار نداشته و نقش رسانه های ما بیشتر گول زدن خودمون بود تا تاثیر گزاری بر روی مردم ما این ههه این جریان رو نقد کردیم ولی دوباره مردم با اقتدار بهشون رای دادند و نه بزرگی به مقاومت دادند.

جامعمون بد جوری قفل شده احساس می کنم اثر فعالیت های فرهنگی امت حزب الله خیلی کم شده با این که حجم کار الحق و الانصاف رشد زیادی داشته نیاز به یک بازنگری دقیق و حساب شده داریم.

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

زمانی که نظری که در باره نمودار درختی بود دیدم سریع یاد شب امتحان افتادم چون ما عادت کردیم شبای امتحان یک نمودار درختی بزرگ بکشیم و بشینیم همچون یک بز حفظش کنیم

بارها به رفیقای هم اتاقیم گفتم اگه این استاده مرده و ادعا میکنه خیلی چیز به ما یاد داده، فقط اجازه بده این نموداره رو بیارم سر جلسه نامردم 100 نگیرم!

به نظرم یک اشکال اصلی که تو این نظام درس خوندن دانشگاه داریم اینه که خیلی مطلب یاد میگیریم ولی عمقش کمه و نمیفهمیم و اصلا روش فکر نمیکنیم. بعد هم مجبور میشیم نمودار درختیشو بکشیم تا بتونیم یه فهم اولیه و ساده ازش داشته باشیم. شاهد ادعام هم اینکه بارها شب امتحان برام اتفاق افتاده از اون دوستم که داره درس برام توضیح میده و معمولا نمره 100 هم میگیره یک سوال مفهومی که می پرسم، جواب میده: «من نمیدونم؛ تو کتاب این جوری نوشته!»

واقعا کیفیت درس خوندنمون خیلی کمه

به نظرم جا داره تو درس رفتار سازمانی، اصول مدیریت، روانشناسی کار، استراتژیک و... به جای این که 100 تا نظر مختلف بخونیم و حفظش کنیم و الان هیچی ازش یادمون نباشه، فقط چندتا مفهوم اساسی رو بخونیم، اما حسابی روش عمییق شیم، فکر کنیم، خلاقانه نقد کنیم و به فکر طراحی یه مدل متناسب با نیاز خودمون و جامعه مون باشیم.

به نظرم بیشتر دونستن به معنای تلنبار کردن مطالب پراکنده و اغلب به دردنخور، هنر نیست. در مدیریت این هنره که چیزای رو که میدونی فهمیده باشی و بتونی ازش دفاع یا نقد کنی و در آخر هم عملی و اجراییش کنی.

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی