اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

این وبلاگ ابتدا برای درس کاربرد کامپیوتر در مدیریت فعال شد زیرا وبلاگ ده نمره داشت
ولی دیدم فرصت خوبی هست نکته های جالبی که در زندگیم دیدم را بنویسم.
احتمالا به موضوع خاصی پرداخته نشود و هر آنچه به دل آید می نویسم زیاد هم انگیزه ای در گسترش وبلاگ ندارم چون بیشتر حرف دل هست و حرف دل هم برای اهلشه نه برای همه.
اسم وبلاگ هم هست اواب به معنی کسی که زیاد رجوع می کند و باز می گردد برای امثال منه که چند وقتی غافل میشیم و سرگرم دنیا و حواسمون به خودمون نیست، بعد یک محرمی رمضونی چیزی می شود امام حسین دوباره گوشمونو می گیرد و برمون می گرداند«خدایا امام حسین را تا آخر از من یکی نگیر که...» 313 هم که آرزومه؛می خندی؟ خوب چیه؟ آرزو بر جوانان عیب نیست!!!!!
راستی احتمال غلط املایی و بی دقتی هم زیاد داره«اگرم تذکر بدین ممنون می شوم» از اول دبستان املام ضعیف بود شمام به بزرگی خودت ببخش و جان مطلب را بگیر.
این عکس هم برای حرم حضرت رضا می باشد انشاالله خدا قسمت کند بریم زیارت با معرفت.
یا علی

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

معمولا وقتی صحیفه امام خمینی را مطالعه می کردم به کلمه ای بر می خوردم که یکی از پایه های نهضت امام خمینی را شکل داده بود، در صحیفه این مطلب به وضوح خودنمایی می کند که تنها قدرتی که امام جریان انقلاب را با آن جلو می برد قدرت الاهی به وسیله مردم پابرهنه بوده است این هم واضح است که منظور امام از پابرهنگان مردمی نیست که حتما پا برهنه باشند بلکه منظور امام انسان های است که تعلق به دنیا نداشته باشند که امام این قشر مردم را صاحبان اصلی انقلاب می داند و اصلی ترین وظیفه حکومت اسلامی را خدمت رسانی و تعالی این قشر می داند؛ اما یک سوال در ذهن من موجود بود که در حال حاضر این توده عظیم مردم که پیش برنده انقلاب در زمانی بوده اند کجایند؟ در حال حاضر وقتی به روستا ها و مناطق محروم سفر می کنیم به طور قالب جز افراد مسن و میان سال اثری از پابرهنگان به مفهم که امام بیان کرده است دیده نمی شود، معمولا وقتی با جوانان نقاط دور افتاده هم صجب می شوی کمتر آن صلابت و روحیه بزرگواری به چشم می خورد، واقعیت نمیدانم قضاوتم درست است یا خیر انشاالله که درست نباشد ولی مشاهداتم این را می گوید و به  طور کامل دلیلی این تفاوت نگاه 180 درجه ای را نمیدانم در حال حاضر جوانان نقاط  محروم  بیشتر چون گدایانی منتظرند تا کمکی از ناحیه دولت به آنان برسد و این را حق خود می دانند و با افتخار طلب می کنند اما روحیه حرکت و استقامت کمتر در آنان دیده می شود شاید یک دلیل آن ماهواره باشد که نمود آن در نوع پوشش جوانان دور افتاده ترین روستا های کشور مشهود است یا شاید دلیل آن کمک های بی هدف و خالی از تربیت دولت ها به این افراد و ترغیب آنان به زندگی انگلی باشد در این میان قطعا نظام آموزش خالی از پرورش و صدا و سیما هم بی تقصیر نیستند...

به طور کلی به نظر بنده یکی از خطرات اصلی که در حال حاظر نظام الاهی جموری اسلامی ایران را تهدید می کند همین فرایدن است که قشر پابرهنه به معنی دل کنده از دنیا کاهش یافته و این قشر تبدیل به جوانان لوس با انتظارات زیاد و تحت کنترل رسانه های غربی شده اند که نمود آن در دانشگاه های کشور به ظهور رسیده است.

این تغییر طبقه اجتماعی خواه یا نا خواه به علت مدرنیته باید اتفاق می افتاد ولی ضعف ما در این بود که از تربیت روحی این قشر غافل شدیم و بیشتر مشغول رشد توان معیشتی آنان بودیم، یعنی در این برهه زمان طبقه محروم تبدیل به طبقه «بورژواز» شده است و این تغییر طبقه بسری برای پذیرش یک سبک زندگی جدید می باشد، ما از این نکته غافل بودیم و با کم کاری درآموزش و پرورش این قشربستری را برای جذب آنان به تمدن غرب بوجود آوردیم یعنی این افراد باید تحصیل می کردند و پروش می یافتند و سبک زندگی جدیدی را متناسب با طبقه جدید اجتماعی خود انتخاب می کردند ما نتوانستیم به طور کامل اسلام را متناسب با این قشر جدید حق مدار به جای تکلیف مدار تروج دهیم و در آغوش غرب قش کردند البته این گزاره به طور صد درصدی هم صادق نیست یعنی جوانانی تحصیل کرده و معتقد زیادی به صورت کیفی بوجود آمده است ولی قطعا هم کیفا و هم کما این مطلوب نظام اسلامی ما نمی باشد.

قطعا اگر در حال حاضر نظام اسلامی نبود جز اندکی در تمام دانشگاه ها ما نماز نمی خواندند مثل زمان شاه که این گونه بوده است، وقتی خاطرات محصلین مذهبی را می خوانیم این وضع به وضوح دیده می شود که کل نماز خانه دانشگاه تهران چهار یا پنج نفر بیشتر نماز خوان نداشته است یا در یک پادگان جز دو نفر کسی روزه نمی گرفته است یا...

خدا روح خمینی کبیر را قرین رحمت کند که اکثر ما در صورتی که جهاد های آن عزیز مخلص نبود الان غرق گناه و غفلت بودیم...

خدا یا ما را در زمره نا شکرین نسبت به زحمات امام و خون شهدا قرار نده که انسان های پست چنین جایگاهی را دارند....

یا علی

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاخره قرار شد بریم مشهد، از این اتفاق خیلی خوشحال بودم چون اولین سفر متاهلی مشهد عمرم بود، شکر خدا هم سفر های خوبی هم پیدا کرده بودیم، حاج علی وقتی فهمید میخام برم مشهد بی درنگ گفت من و خانمم هم می آییم فقط یک هماهنگی کوچک لازمه که ظرف مدت کوتاهی این هماهنگی را انجام داد و قرار شد بریم حاج علی خدا خیرش بده خیلی آدم مهربون و عاقلی هست، یکی از نعمت های که خدا در طول زندگی بهم داده است رفیق های خیلی خوب بوده است که شیخ ما هم یکی از آن گل های روی زمینن است که از قضا چند سالی هست که داره من تحمل می کند؛ از خاطرات و جزئیات خرید بلیط و شوخی ها قطار مسیر بگذریم؛ شبانه رسیدیم مشهد و رفتیم خانه ی محل اسکان، یک چرت کوتاه زدیم و خودمون آماده کردیم که صبح بریم حرم در مسیر رسیدن به حرم حال و هوای عجیبی داشتم برام خیلی جالب بود تا رسیدیم به باب الرضا سلام دادیم تا صحن قدس با خانم رفتیم و از هم جدا شدیم تا هر کدوم برویم دنبال کار خودمون، من وارد حرم شدم اول رفتم تو رواق پشت کفشداری 13 تا چند رکعت نماز بخوانم کنار یکی از ستون های پهن رواق، در فاصله ی کمی از من عده ای که به صورت دسته جمعی مشغول خواندن زیارت نامه بودند، چند رکعتی نماز خواندم بعد از نماز در همان حالت تشهد نشسته بودم با یک حالت خماری غرق در تفکر بودم که این گروه توجه من را به خود جلب کرد

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز صبح از مشهد برگشتیم این سفر برگ دیگری از دفتر زندگی ام را به سمت آخر ورق زد، هر قدم  در زندگی ما یعنی نزدیک تر شدن به سکوی پرش نهایی دنیا، ولی خیالی نیست « روز ها گر رفت گو رو باک نیست / تو بمان ای که همچون تو پاک نیست» عمر سرمایه ما است مهم این است که به چه اندازه برای خدا هزینه می کنی تا برایمان باقی بماند.

من انتظار این سفر را از مدت ها پیش می کشیدم هر باری که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف می شدم با خودم فکر می کردم که در آینده چه کسی رفیق و همراهم برای ادامه راه می باشد؟ در ضمن وقایع این عالم به من ثابت کرده بود که خواستگاری و تحقیقات و... همه کشک است و کار دست کس دیگری می باشد چون این قضیه آنقدر ریزه کاری متناسب با هر فرد دارد که در این فرایند قابل تشخیص نسبت بلکه در باره کلیات شخصیت هر فرد اطلاع اجمالی بدست می آید و بقیه پوشیده می باشد و اصلا به ذهن نمی رسد که در موردش تحقیق کرد.

 خدا را شکر....

همراه زندگی خود را مثل بسیاری از نعمت های عمرم  هدیه و لطفی ای از امام هشتم می دانم ، انشاالله به یاری خدای متعال بتوانم در حفظ و ایجادی بستری برا رشد آن عزیز قدمی بردارم.

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش             می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

اگر خدا قوت دهد و وقت داشته باشم قسمت های از این دو روز را به صورت سفر نامه می نویسم.

یا علی

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب جلسه شورا بود کما فی السابق تا پاسی از شب طول کشید، بحث اصلی این چند وقته بچه های بسیج شده مذاکرات هسته ای، دقیقا نمیدانم به چه دلیلی این مقدار اختلاف تحلیلی در باره این مذاکرات بوجود آمده است و فضا کلی جامعه حزب الله مبهم می باشد، شاید علتش قدرت تیم رسانه این دولت باشد که همه سر در گم شدند یا ضعف اطلاعاتی تحلیل گران از مذاکرات یا .... دقیقش را نمیدونم ولی تحلیل خودم در باره کلیت مذاکرات این است که در شرایط موجود صحیح ترین تصمیم گرفته شده است ولی اشکال اصلی کار در آن است که نباید شرایط به جایی می انجامید که عاقلانه ترین تصمیم مذاکره با امتیاز 10 به 1 به نفع دشمنان خدا باشد، مثل ماجرای «حکمیت» که حضرت امیر عاقلانه ترین تصمیم رادر شرایطی که یارانش بوجود آورده بودند گرفتند، یعنی اگر مردم و مسولان محکم پای اصول اسلام و انقلاب می استادند و مقامت می کردن و سختی های دنیایی جهاد در راه خدا را تحمل می کردند نباید این گونه مذاکره صورت می گرفت، به قول بچه ها حیات به جان خریدند به نان نفروشیم.

صحبت های پایان 100 روز آقای ریس جمهور خیلی نا امیدم کرد هرچه گشتم تا بوی از روحیه جهادی و استکبار ستیزی که از اصول انقلاب ما می باشد پیدا کنم چیزی نیافتم، کاش آقای ریس جمهور روحانی نبود و این حرف ها را می گفت، آشتی با همه یعنی چه؟ مگر علی علیه السلام با همه آشتی کرد؟ اگر مولا به دنبال آشتی با همه بود که تا الان این همه دعوا نداشتیم این یک اصل است که سیره تمام پیامبران و امامان به غیر از این نبوده است که برای حق باید هزینه کرد و سختی کشید ما نباید ذائقه مردم را به سمت راحت طلبی و دنیا پرستی ببریم ما باید مردم را جهت هزینه کردن برای اعتقاداتشان تربیت کنیم، حرف هایی که بر زبان ریس جمهور زده می شد دقیقا روحیه یک انسان لیبرال را نشان می داد و مشمئاز کننده ترین قسمت برنامه هم آن مجری های متملق و چاپلوس بودند که از توصیف آنان گذر کنیم با آن راهبردی که ریس جمهور در زمینه فرهنگ بیان کرد خدا به این کشور رحم کند.

گذر کنیم که دنیا ارزش غصه خوردن را ندارد و یقینا حضرت حق عالم را به خیر تمام می کند مهم این است که ما تا چه اندازه به تکلیف خود عمل کردیم و چه نمره ای کسب کردیم.

خدا می داند که یکی از آرزو های قلبی من این است که با پرچم های یا لثارات الحسین در مسجد الاقصی نماز جماعت اقامه کنیم انشاالله هرچه زودتر آن روز فرا رسد...

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود       این خماری از سر ما می گساران می رود

بعد از مدت ها انتظار انگاری قراره فردا بازم برم مشهد الرضا....

ولی همه جوره پیش لطف و کرم آن حضرت احساس شرمندگی می کنم...

این شعر همیشه با بچه های دانشگاه که مشهد می رفتیم دسته جمعی می خوندیم خیلی باهاش حال می کنم

السلام ای که تو شمس الشموسی                                 السلام ای که انیس النفوسی

ای برده میراث از شاه مردان                                            از ما گدایان رو بر نگردان

ای که از جام عشقت مست مستم                                  خوردم نمک نمکدان را شکستم

افتادم از پا یا حی و یا هو                                                دستم بگیر ای ضامن آهو

اما گرفتی هر لحظه دستم                                              از روی ماهت شرمده هستم

یا ببند این در فیض وشهادت                                             یا جوابم بده جان جوادت

ولی چون شرایط این سفر با همه سفرایی که داشتم فرق می کند انتظار ویژه ای از سفر دارم ایشالاه لیاقت مهمانی حضرت رضا را داشته باشیم

  • سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی