دیشب با بچه ها رفته بودیم سینما یک فیلم جشنواره را دیدیم فکر کنم اسمش آفتاب، مهتاب، زمین بود.
چندی قبل مطلبی در باره ملاک ارزیابی نوشته بودم که با در دست گرفتن ملاک های ارزیابی دیگران می توان دیگران را هدایت کرد بعد این سینما فهمیدم که از آن بد تر تغییر ذائقه مردم است با این تفاوت که تغییر ذائقه ربط دارذ به ضمیر نا خود آگاه دارد اما ملاک ارزیابی نسبتا خود آگاه تر است.
این فیلم به نظرم از این جهت که درباره آدم های صحبت می کرد که معمولا ما اونارو اصلا نمی بینیم، و نکات اخلاقی خوبی هم داشت فیلم نسبتا خوبی بود. ولی مردم بیشتر عادت کردن تو سینما فیلمی ببینن که موضوعش یک چیز اخلاقی بد باشه یا موضوعش حول و حوش یک بچه پول دار بگرده فیلمی که ربطی به پابرهنگان نداشته باشد و بیشتر در باره مرفحین بی درد باشد.
این سه رفیقی که با هم رفته بودیم سینما و از نظر من هر کدام نماد یک گروه انسان بودند کاملا از این فیلم بدشون اومد و اصلا این نکات محتوی و ارزشی فیلم به چشمشون نیامد.
اینجا احساس کردم یک تغییر یا بهتر بگم هدایت ذایقه ی قوی در کشور ما بوجود آمده که این می تواند خطرناک باشد، ارزش های غرب جذاب و قوی در ذهن افراد احساس شود و ارزش های خودمان لوس و بی روح احساس شود این یک نوع بردگی و پیروی کور کورانه را بوجود می آود در این صورت طبیعی است که نوع لباس پوشیدن ما عوض شود و حتی یک موقع لباس پاره در نظر ما جذاب جلوه کند این تبعیت کورکورانه مدرن است.
- ۴ نظر
- ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۲۶