مشهد الرضا
غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود این خماری از سر ما می گساران می رود
بعد از مدت ها انتظار انگاری قراره فردا بازم برم مشهد الرضا....
ولی همه جوره پیش لطف و کرم آن حضرت احساس شرمندگی می کنم...
این شعر همیشه با بچه های دانشگاه که مشهد می رفتیم دسته جمعی می خوندیم خیلی باهاش حال می کنم
السلام ای که تو شمس الشموسی السلام ای که انیس النفوسی
ای برده میراث از شاه مردان از ما گدایان رو بر نگردان
ای که از جام عشقت مست مستم خوردم نمک نمکدان را شکستم
افتادم از پا یا حی و یا هو دستم بگیر ای ضامن آهو
اما گرفتی هر لحظه دستم از روی ماهت شرمده هستم
یا ببند این در فیض وشهادت یا جوابم بده جان جوادت
ولی چون شرایط این سفر با همه سفرایی که داشتم فرق می کند انتظار ویژه ای از سفر دارم ایشالاه لیاقت مهمانی حضرت رضا را داشته باشیم
- ۹۲/۰۹/۰۵