سینما
راستش من زیاد اهل سینما نبودم به قول رفقا بار خورد این وری اومدم از وقتی رفتم تو واحد فرهنگی بسیج مجبور شدم هر از چندی یک سری به سینما بزنیم
پنج شنبه با رفیق ریس حاج علی فروغی کلاس داشتیم سمت بهارستان تو خیریه آل یاسین بعدش حاج علی گفت بریم سینما یک فیلم جدید اومده دوتا از طلبه ها وقتی دیدنش گریشون گرفته رفتیم سینما فیلم من یک مادر هستم
از دید من که اول هر چیز با عینک اسلامی میبینم خیلی فیلم مزخرفی بود
به نظرم این آدمای که تو این فیلما بازی میکنن و یا کار گردانن چون مسئله اول ذهنی و خانوادگیشون این جور مسائله بیشتر به این مسائل میپردازن بعدم چون یکسری چیزا براشون عادی اصلا حرف ما رو نمیفهمن نمیدونم یعنی تو این ایران با این همه جمعیت چرا اکثر آدمای که فیلماشون رو سینما هست مخصوص یک قشر خاصه بیشتر فیلما در مورد آدمای غرب زده است بی هویت بابا اصلا حرفای دیگه ای هم هست در باره آدمای فقیر مومن که دینشون با هیچ چیز عوض نمی کنن
این فیلم که از اول تا آخرش خیانت بود معلوم شد باباه اصلا به مادره خیانت کرده عموه به دختره، مشروب خوری که یک امر رایج در فیلم بود از دختره نوزده ساله گرفته تا پدر مسن تر، احترام به پدر مادر که خنده بود دختره باباش نادر صدا میکرد و با دیالوگ های خیلی بدی باهش حرف میزد با مادرشم همین طور، دختر و پسر بازی که یک چیز عادی تو فیلم بود اصلا مادره به دختره می گفت مگه همین پسره قحطیه سال بعد میری دانشگاه با پسر های دیگه ای دوست میشی و عاشق اونا میشی، آخرشم که حکم قصاص اسلام که تو قرآن به عنوان حیات ازش یاد کرده به صورت یک قانون خشک ظالمانه نشان داد، اصلا بدحجابی که یک چیز عادی شده من راضیم اسم اسلامی از روی این وزارت خونه وردارید هر چی میخاید بسازید میگید اسلامی بعدم همه خانوما کاکولیند آخه این تناقض اسلام خراب می کنه
نمیدونم اینا نفهمن یا از روی عناد این کارارو انجام میدن یا اصلا براشون عادیه بابا نشون دادن یک سری فرنگ ها و گناه ها باعث میشه قبح اون کار ریخته شود و به صورت یک کار عادی بین آدما رواج پیدا کند.
آره جا داشت گریه کرد که تو انقلابی که انقدر شهید دادیم بعد سی سال سینمامون به جای این که تبلیغ تقوا و ایمان کنه تبلیغ گناه و روابط ناشایست می کنه
- ۹۱/۰۹/۱۳