جالب است
انسان وقتی صحنه ی روز عاشورا رو تصور می کند به نظرم بزرگ ترین داستان عاشقانه دنیا را می بیند
وقتی امام حسین تمام دار خود را برای معشوق میدهد راستی که عشق حقیقی اینجاست و بقیه عشق و عاشق بازی ها کشکه گفتنش راحت است ولی...
امام حسین می خواهد نشان دهد که خدایا هیچ چیزی در این دنیا نتوانست وابستگی برای من ایجاد کند و حاضرم همه را برای تو بدهم
امام حسین وقتی بچه شش ماهه اش تیر میخورید خون آن کودک معصوم دوست داشتنی را به آسمان می ریزد و می گوید خدایا چون تو ناظری هستی تحمل این مصیبت ها برایم سخت نیست
به نظرم قشنگ ترین لحظه ای که یک عاشق در طول تاریخ داشته است لحظه ای است که امام حسین تمام هستی خود را برای خدا داده از بچه کوچک گرفته تا جوان رشید از برادری چون عباس گرفته تا کودکی چون عبدالله و اصحابی آن چنانی و در این لحظه آن ملعون بر روی سینه او نشسته و چه با معشوق خود خوش سخن می گوید: انگا اصلا هیچ درد و غم و اندوهی نست...
به نظرم امام حسین تو این لحظه ی احساس غرور و رضایتی می کند
الهی رضاً برضاک و تسلیماً لامرک لا معبود سواک
خدایا همه را دادم ولی راضیم به رضایت تو اگه این جوری می پسندی هیچ دل بستگی در عالم دوست داشتنی تر از تو برایم نیست
تفکر در روز عاشورا آدم واقعا دیوانه میکند...
الهی رضاً برضاک و تسلیماً لامرک لا معبود سواک
افتخارم تو این زندگی اینه که امیرم حسینه هر چند که خود...
خدا هزاران هزار مرتبه شکرت که ما را با امام حسین آشنا کردی
امیری حسین و نعم الامیر....
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۹۱ ، ۰۱:۲۳